هوش هیجانی ورفتار انسان
هوش هیجانی و احساسات ما
هوش هیجانی ما در اثر عصبانیت باعث می شود خون به دست هجوم می آورد تا گرفتن ابزار جنگ و حمله به دشمن را آسانتر کند تپش قلب افزایش می یابد و یورش هورمون های نظیر ادرنالین موجب جهس وجنبشی از انرژی میشود که ما را به عملیات تهاجمی توانا می سازد.
همه احساسات و هیجان های ما در اصل انگیزه هایی برای عمل هستند که نیروی تکامل قطره قطره به وجود ما تزریق کرده است.
هریک از احساسات ما طبق مشخصه زیستی خود نقشی منحصر به فرد ایجاد می کنند.
پژوهشگران با روش های جدید در بررسی بدن و مغز انسان در حال کشف جزئیات فیزیولوژیکی بیشتری هستند که نشان می دهد چگونه هر یک از احساسات و هیجان های ما بدنمان را برای ارائه پاسخ بسیار متفاوتی آماده می کند.
هوش هیجانی و عصبانیت
هوش هیجانی ما در اثر عصبانیت باعث می شود خون به دست هجوم می آورد تا گرفتن ابزار جنگ و حمله به دشمن را آسانتر کند تپش قلب افزایش می یابد و یورش هورمون های نظیر ادرنالین موجب جهس وجنبشی از انرژی میشود که ما را به عملیات تهاجمی توانا می سازد.
ترس و هراس
اگر ذهن( هوش هیجانی ) ما ترس را احساس کند در اثر هیجان خون به ماهیچه های اسکلتی بزرگ نظیر ساق پاها هجوم می آورد
تا فرار را برای ما آسان تر کند همچنین رنگ از صورت می پرد زیرا خون از ان به جای دیگر می رود هوش هیجانی
حتی بدن برای لحظه خشک می شود تا شاید به این وسیله بتوانیم بررسی کنیم که آیا مخفی شدن واکنش بهتری است یا خیر.
عشق
عشق و احساسات لطیف موجب تحریک پاراسمپاتیک میشود. الگوی پاراسمپاتیک موجب پاسخ آرامش بخش میشود مجموعهای از واکنشها در ذهن ما است که وضعیت عمومی آرامش را به وجود میآورد و موجب تسهیل همکاری با دیگران میشود.
تعجب و شگفتی
بالا کشیدن ابروها در اثر شگفتی و حیرت موجب افزایش دامنه دید میشود و نور بیشتری برای تحریک شبکیه وارد چشم می کند این تغییر اطلاعات بیشتری درباره رویداد غبرمنتظره به ما می دهد و باعث بررسی اوضاع و احوال جاری و گرفتن بهترین تصمیم گیری میشود
ذهن های دوگانه ما
در واقع ما انسان ها دو ذهن داریم؛ یکی که فکر می کند و ودیگری که احساس می کند. این روش های بسیار متفاوت شناخت، باهم تعامل می کنند تا زندگی ذهنی مارا تشکیل دهند. ذهن عقلانی و منطقی، روشی است برای درک وفهم که ما اغلب از آن آگاهیم روشی که فکر می کند قادر به سنجیدن و به خاطر اوردن است.
ذهن دوگانه
ولی به موازات این روش، ما نظام درک و فهم دیگری نیز داریم که به آن هوش احساسی و هیجانی می گوییم با وجود غیر منطقی بودن گاهی انگیزاننده و قدرتمند نیز به حساب می اید دوبخش هیجانی و عقلانی گفته شده در بالا معادل تفاوتی است که مردم بین قلب وسر قایل می شوند درک درستی یک چیز با قلب باعث قانع کردن شما می شود و بادرک درستی از ان با دهن عقلانی تان متفاوت است واغلب اطمینان عمیق تری را باعث می شود
هرچه احساس ما قوی تر باشد هوش هیجانی ما چیره تر و ذهن عقلانی مان کم اثرتر می شود بنظر می رسد این ترتیب ناشی از میلیون ها سال بهره گیری از سازوکار تکاملی است سازوکاری که طبق آن برای مقابله فوری با موقعیت های بسیار خطرناک از هدایت احساس ها وبینش و درک مستقیم خود استفاده کرده ایم زیرا هرگونه مکث برای تفکر در مورد کاری که باید بکنیم می توانست به قیمت زندگی شان تمام شود.
این ذهن های دوگانه هیجانی و عقلانی در بیشتر مواقع در هماهنگی کامل با هم فعالیت دارند. وروش های متفاوت درک وفهم خود را جهت هدایت ما در زندگی با هم مبادله می کنند.
در حالت معمولی بین ذهن های هیجانی وعقلانی ما تعادلی وجود دارد، به نحوی که هیجان ها ذهن عقلانی را تغذیهو برای عمل به آن اطلاع رسانی می کنند.در حالی که ذهن عقلانی ما ضمن پالایش احساسات گاهی از ورود آن ها جلوگیری می کند. با وجود این ذهن های عقلانی و هیجانی ما استعدادها و توانایی های نیمه مستقل اند که هریک بازتاب کننده عملیات شبکه مغزی جداگانه ولی مرتبط به هم هستند.
برگرفته از کتاب هوش هیجانی دانیل گلمن